تصاویر | عروس موتور سوار | کم هزینه ترین و مشهورترین مراسم ازدواج کشور
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۱۲۶۸۵
به گزارش همشهری آنلاین، یک زن و شوهر بوشهری که از نظر مالی وضع زیاد خوبی ندارند، اجازه ندادند بیپولی زندگیشان را به هم بزند. آنها یک عروسی برگزار کردند که هم کمخرج بود و هم حسابی مشهورشان کرده است. موتور به جای ماشین عروس، خانه کوچک به جای سالن مجلل و ...
ماجرا به ۲ سال پیش برمیگردد؛ آن روز محسن و ۴ نفر از دوستانش مثل همیشه برای ماهیگیری به جنوب روستای گلستان در حوالی بوشهر رفته بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کبری را از قبل میشناختم ولی آن روز وقتی چشمم به او افتاد، دیگر هیچجوری نتوانستم از فکرش بیرون بیایم». کبری ۱۷ ساله آن روز بعد از خوردن ناهار همراه دختر همسایه برای شستن ظرفها به لب دریا آمده بود. انگار او هم سنگینی نگاههای محسن را حس میکرد که سریعتر از همیشه ظرفها را شست و در حالی که سعی میکرد نگاهش را بدزدد به طرف خانهشان رفت.
محسن-آقا داماد- حسابی هنر به خرج داده و موتورش را با کمک خواهرش گل زده استیک ماه از این دیدار گذشت و محسن در این مدت هر روز به بهانه ماهیگیری لب دریا میرفت. خانواده اسماعیلی که از رفتار پسرشان بو برده بودند او عاشق شده است، با پیگیریهایی که کردند، از زیر زبان او کشیدند که دلش کجا گیر کرده است و سریع به خواستگاری کبری رفتند. همه حرفها همان شب خواستگاری زده شد و قرار شد ۲ ماه بعد مراسم عقد و عروسی برگزار شود اما اخراج محسن از محل کارش باعث شد تمام برنامهها به هم بخورد؛ «من در یک شرکت خصوصی در عسلویه کار میکردم و بعد از چند وقت به خاطر تعدیل نیرو مجبور شدم از شرکت بیرون بیایم. پساندازی نداشتم و هیچجوری هم نمیتوانستم خرج عروسی را بدهم». ۲سال از خواستگاری میگذشت و محسن هنوز توان برگزاری مراسم عروسی را نداشت.
از طرفی خانواده کبری هم اصرار داشتند هر چه زودتر تکلیف دخترشان مشخص شود و این موضوع را مدام به داماد آیندهشان گوشزد میکردند. محسن بعد از چند ماه کلنجار رفتن با خودش تصمیم گرفت عروسی را با کمترین خرج و درنهایت سادگی برگزار کند. تمام سرمایه آقاداماد یک موتور سیکلت و مبلغ کمی پول بود. محسن بعد از چند روز که توانست همسرش را به برگزاری این مراسم راضی کند، با همفکری او ۲۰ فروردینماه امسال را به عنوان تاریخ عروسی انتخاب کرد. آنها تصمیمشان را به خانوادهها اعلام کردند.
عروسی کمخرج«کبری همیشه اصرار داشت برای روز عروسی پژو ۲۰۶ کرایه کنم اما خب هزینه آن خیلی بالا بود. وقتی به او گفتم موتور خودم را گل بزنیم اول مخالفت کرد؛ آن هم خیلی قاطع ولی بعد با دلایل منطقی قانعش کردم که موتور برایمان از هر لحاظ بهصرفهتر است». زحمت گلکاری موتور به خواهر ۱۷ساله آقای داماد داده شد و او با سلیقه خودش موتور را تزئین کرد. آرایشگاه عروس خانم داخل شهر بود و ۱۰۰ کیلومتر با روستا فاصله داشت.
یک ساعت از ظهر گذشته بود که محسن با موتور گلزدهاش راهی شهر شد و عروس جلوی در آرایشگاه با دسته گلی که محسن به دستش داده بود به موتور خیره شده بود. وقتی داماد از همسرش خواست سوار موتور شود، چشمهای زنهای فامیل گرد شد و یک لحظه هم نگاهشان را از عروس موتورسوار برنمیداشتند.
بعد از سوار شدن عروس، محسن دست کرد داخل یک کیسه پلاستیکی و ۲ کلاه ایمنی از آن درآورد و در برابر نگاه متحیر اقوام یکی از آنها را سر عروسخانم گذاشت؛ «در بوشهر به خاطر گرمی هوا کسی کلاه ایمنی نمیگذارد و من میخواستم با این کار فرهنگش را جا بیندازم. وقتی کلاهها را سرمان کردیم، انگار خانمم اولش خجالت کشید ولی بعد برایش عادی شد. در طول مسیری که میآمدیم خیلیها میخندیدند و در عوض خیلیها هم تبریک میگفتند و از طرفی تحسین هم میکردند».
بالاخره عروس و داماد بدون هیچ ساقدوشی از آرایشگاه به سمت روستا حرکت کردند. وقتی پلیس راه از این موضوع باخبر شد، برای تشکر از اقدام عروس و داماد یک خودروی پلیس را مامور کرد تا برای امنیت بیشتر آنها را تا محل زندگیشان همراهی کند. ماشین پلیس پشت موتور عروس حرکت میکرد و مردمی که شاهد این صحنه بودند با بوق زدن ابراز احساسات میکردند. همه اینها باعث شد عروس و داماد خیلی دیر به روستا برسند.
مهمانان ناخواندهکمی از نیمه شب میگذشت که موتور عروس وارد روستا شد. هنوز عروس و داماد از موتور پیاده نشده بودند که برق روستا رفت. اهالی روستا که از ساعتها پیش منتظر محسن و کبری بودند، آنها را تا در خانه همراهی کردند. هر چند داماد فقط ۴۰ تا مهمان دعوت کرده بود ولی با ابتکار آقا داماد، توجه همه اهالی روستا جلب شد و همه آنها راهی مراسم عروسی شدند؛ «من دوست داشتم به تمام روستا شام بدهم اما بضاعتم کم بود و شرمنده خیلیها شدم. البته اطرافیانم درکم کردند و از این موضوع ناراحت نشدند».
۲ساعت از برپایی جشن عروسی میگذشت که با تماسهاس متعدد اهالی برق روستا وصل شد و میزبان توانست سفره شام را پهن کند؛ «وقتی چراغها روشن شد، چند نفر از مهمانها را دیدم که در تاریکی خوابشان برده بود. بقیه هم گرسنگی از چهرهشان پیدا بود».
منبع: هفته نامه سرنخ، سال ۱۳۸۸ کد خبر 762421 منبع: همشهری سرنخ برچسبها موتور و موتور سوار خبر مهم ازدواج - طلاقمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: موتور و موتور سوار خبر مهم ازدواج طلاق عروس و داماد آن روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۱۲۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجرای همایش شوراهای اسلامی شهر و روستا
به مناسبت نهم اردیبهشت ماه و روز ملی شوراها نشستی با حضور برخی اعضای شورای اسلامی شهر و روستای استان در استانداری مرکزی برگزار شد.
استاندار مرکزی گفت: سال گذشته افزون بر ۱۰۰۰ میلیار تومان در طرح های عمرانی روستایی هزینه شد.
مخلص الائمه افزود: بودجه عمرانی استان مرکزی برای شهر و روستا نسبت به دورههای گذشته بیشتر شده است.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مرکزی نیز گفت: متاسفانه حوزههای فرابخشی ارتباط مستقیم با شهرداری و دهیاری ندارند لذا هزینههای آنها به صورت مستقیم تامین نمیشود و تصمیم بر این شد فرمانداران همکاری بیشتری در حوزه شهرستانها داشته باشند.
اسدی افزود: مقرر شد جلسات موضوعی با حضور مسئولان مربوطه در حوزههای مختلف برگزار شود.
باشگاه خبرنگاران جوان مرکزی اراک